عروض و وزن شعر فارسی
دنیای شعر و هنر پارسی
تا شقایق هست زندگی باید کرد...

عروض و وزن شعر فارسی

تدوین : آریا ادیب

 ( منبع : http://aryaadib.blogfa.com )

 

شعر را سخنی موزون و با قافیه خوانده اند و منطقیان نیز اگر چه معتقدند كه شعر سخنی خیال انگیز است، اما وجود وزن یا وزن و قافیه را برای شعر ضروری دانسته اند. حتا خواجه نصیرالدین توسی وزن را به دلیل خیال انگیز بودن، از فصل های ذاتی شعر دانسته است. اصولن شعر همیشه نزد مردم موزون بوده و تنها در سده ی اخیر، شعرهای بی وزن نیز سروده شده است. شعرهای بی وزن گرچه خیال انگیز هم باشند، اما شور و فسون اشعار موزون را ندارند.
مراد از خیال انگیز بودن یك شعر چیست؟ این پرسشی است كه همواره در برابر شاعران مطرح می شود. اگر بگویید : "خورشید طلوع كرد" تنها خبر از طلوع خورشید داده اید، اما اگر بگویید: "گل خورشید شكفت"، افزون بر دادن خبر طلوع خورشید و آغاز روز، سخن شما خیال انگیز و موزون و زیبا نیز هست. چرا خیال انگیز است؟ زیرا شما پیوند نهانی زیبایی میان خورشید و گل را یافته اید و خورشید را به گل، و طلوعش را به شكفتن تشبیه كرده اید. این سخن شما موزون نیز هست، زیرا بخش هجاهای آن با نظمی زیبا كنار هم نشسته اند و اگر می گفتید: " گل خورشید شكفته شد"، این سخن شما تنها خیال انگیز بود، اما از نعمت وزن بهره ای نداشت.
وزن به شعر زیبایی سحرآمیزی می بخشد و آن را شورانگیز می سازد. اگر وزن شعری را برهم بزنیم خواهیم دید كه تا چه میزان از زیبایی و تاثیر آن در خواننده كاسته می شود. به عنوان مثال اگر شعر:
دانه چو طفلی است در آغوش خاك / روز و شب این طفل به نشو نماست
به صورت بی وزن درآید، در می یابیم كه چقدر زیبایی و شورانگیزی اش را از دست داده است.
دانه چو طفلی در آغوش خاك است، روز و شب این طفل به نشو نما است
پس وجود وزن در شعر از فصل های ذاتی آن است. از این رو كسانی كه با شعر و شاعری سر و كار دارند، به ویژه با شعر فارسی، باید شناختی  از وزن و قواعد ان داشته باشند، زیرا وزن های شعر فارسی از نظر خوش آهنگی و زیبایی و كثرت و تنوع و نظم در جهان بی نظیر است.
پیش از آغاز آشنایی با علم عروض، نخست باید با چند اصطلاح آشنا شویم:

حرف:
شاعر با واژه به سرودن شعر می پردازد و واژه خود از واحدهای كوچك تری به نام حرف تشكیل شده است، بنابراین برای شناختن وزن شعر به ناچار از حرف آغاز می كنیم. باید توجه داشت كه در وزن شعر، صورت ملفوظ حروف مد نظر است نه شكل نوشته شده ی آن ها. مثلن واژه ی "خواهر"  به صورت "خاهر" تلفظ می شود و پنج حرف دارد : ( خ ا ه ----َ ر ) و واژه ی "نامه" به صورت "نام ِِ " تلفظ می شود و چهار حرف دارد( ن ا م ----ِ ).
حرف بر دو گونه است : صدادار و بی صدا

مصوت ها :حرف های صدادار (حرکات):

زبان فارسی دارای سه حرف صدادار كوتاه و سه حرف صدادار بلند است.

حرف های صدادار كوتاه یا "حركات" عبارتند از : --َ--، ---ِ--، ---ُ--  مثلن در كلمات سَر، دِل، پُل.

هر یك از حركات، که در خط فارسی به صورت اِعراب، در بالا یا زیر حرف قرار می گیرند و بعد از آن حرف تلفظ می شوند. یك حرف به شمار می آید.
حرف های صدادار بلند عبارتند از : "و"، "ا"، "ی" مثلن در آخر واژه های "كو"، "پا"، "سی".
نكات مهم:

١- هر حرف صدادار بلند تقریبن دو برابر حرف صدادار كوتاه است، از این رو حرف صدادار بلند در وزن شعر فارسی دو حرف به شمار می آید.
٢- "و"، "ا"، "ی"  زمانی حرف صدادار بلند و دو حرف به شمار می آید كه دومین حرف هجا باشند. مثلن در كلمات "كار"، "سو" و "دید" حرف های صدادار، بلند و دو حرف به شمار می آیند، اما حرف "و" در كلمه ی "وام" و "قول" و حرف "ی" در كلمات "یاد" و "سیل" بی صدا هستند، زیرا به ترتیب نخستین و سومین حرف هجا هستند.
صامت ها :حرف های بی صدا
زبان فارسی دارای ٢۳حرف بی صدا است :
ء(=ع) ، ب ، پ ، ت (=ط) ، ج ، چ ، خ ، د ، ر ، ز (=ذ ، ظ ، ض )، ژ، غ،  س ( =ث ، ص ) ، ش ، غ (=ق ) ، ف ، ك ، گ ، ل ، م ، ن ، و (در آغاز كلمه ی وجد) ، ه (= ح ) ، ی( در آغاز كلمه ی یاد ).


هجا:
هجا یا بخش، یك واحد گفتار است كه با هر ضربه ی هوای ریه به بیرون رانده می شود. در زبان فارسی هر هجا دارای یك حرف صدادار است كه دومین حرف هجاست. از این رو در هر گفته به تعداد حرف های صدادار هجا وجود دارد. مثلن كلمه ی (پر) یك هجایی و كلمه ی (پر-- وا) دو هجایی و كلمه ی (پر -- وا -- نه) سه هجایی و كلمه ی ( آ � زا � دِ -- گی) چهار هجایی است.
انواع هجا:
در وزن شعر فارسی انواع هجا سه دسته هستند: كوتاه، بلند و كشیده.

١)- هجای كوتاه:
دارای دو حرف است و با علامت
U نشان داده می شود. مانند كلمات: نه (نَ ) و تو (تُ )

٢)- هجای بلند:
دارای سه حرف است و با علامت __  نشان داده می شود. مانند كلمات: نر، پا.

۳)- هجای كشیده:
دارای چهار یا پنج حرف است و با علامت
__ U نشان داده می شود. مانند كلمات: نرم، پارس.

متوجه باشید كه یك یا دو حرف آخر هر هجای كشیده، هجای كوتاه نیست بلكه از نظر امتداد هجاها، در حكم یك هجای كوتاه است، زیرا هر هجای فارسی باید دارای یك حرف صدادار باشد.

نكات بسیار مهم:
١- گفتیم كه امتداد هر حرف صدادار بلند دو برابر حرف صدادار كوتاه است از این رو در وزن شعر فارسی هر حرف صدادار بلند دو حرفی به شمار می آید. مثلن كلمه ی (سی) سه حرفی است. هر یك از حرف های دیگر؛ چه صدادار كوتاه و چه بی صدا، یك حرف به شمار می آیند.
٢- در وزن شعر، حرف "ن" پس از یک حرف صدادار بلند در یك هجا (یعنی نون ساكن)، به شمار نمی آید. مانند: برین = بری، خون = خو.
ولی اگر حرف "ن" به هجای بعد منتقل گردد، آن گاه در این هجای جدید، پس از حرف صدادار بلند قرار نمی گیرد و از این رو به شمار می آید. مثلن اگر  "دوان آمد" را به صورت "دوانامد" تلفظ كنیم، یعنی حرف "ن" به صورت "نا" در هجای جدید قرار بگیرد، پس دیگر پس از حرف صدادار بلند نیست، لذا به شمار آمده و تلفظ می شود.
۳-  " آ " در خط برابر است با همزه ی صدادار و حرف صدادار بلند " ا "، از این رو  سه حرف به شمار می آید. مثل: "آباد" كه نخستین هجایش سه حرفی است و هجای دومش چهار حرفی.


وزن شعر فارسی:
وزن شعر عبارت است از نظمی در اصوات گفتار، مثل وزن شعر فارسی كه بر پایه ی كمیت هجاها و نظم میان هجاهای كوتاه و بلند قرار دارد.
عروض:
علمی است كه قواعد تعیین وزن های شعر (تقطیع) و طبقه بندی وزن ها را از جنبه ی نظری و عملی به دست می دهد.
واحد وزن:
واحد وزن در شعر فارسی و بسیاری از زبان های دیگر، مصراع است. از این رو وزن هر مصراع از یك شعر، نمودار وزن مصراع های دیگر است. هنگامی که شاعر مصراع نخست شعر را سرود به ناچار باید دیگر مصراع ها را هم در همان وزن بسراید.
واحد وزن در شعر عرب بیت است. در نام گذاری وزن های شعر فارسی نیز، بر پایه ی سنت دیرینه، واحد وزن را بیت می گیرند.
قواعد تعیین وزن
:
برای تعیین وزن یک شعر سه قاعده ی زیر را به دقت باید به کار برد:
قاعده ی یک - درست خواندن و درست نوشتن شعر (خط عروضی)
برای یافتن وزن یک شعر، نخست باید آن را درست و روان و فصیح خواند. در خواندن نباید خط فارسی ما را دچار اشتباه کند. به عنوان مثال در شعر:
طاعت آن نیست که بر خاک نهی پیشانی / صدق پیش آر که اخلاص به پیشانی نیست
وقتی این شعر را درست می خوانیم  "طاعت آن" به صورت "طاعتان" و "پیش آر" به صورت "پیشار" تلفظ می شود. پس از این که شعر را درست و فصیح خواندیم، باید عین تلفظ را واضح بنویسیم. به عبارت دیگر در تعیین وزن شعر باید خط را تا حد امکان به صورت ملفوظ شعر نزدیک کرد. این خط را "خط عروضی" می نامند.
در نوشتن شعر به خط عروضی رعایت چند نکته لازم است:
١- اگر در فصیح خوانی شعر، همزه ی آغاز هجا (وقتی پیش از آن حرف بی صدایی باشد) تلفظ نشود، در خط عروضی نیز همزه را باید حذف کرد، مثلن در شعر بالا "طاعت آن" با حذف همزه به صورت "طاعتان" تلفظ می شود. همچنین مصراع "بنی آدم اعضای یک پیکرند" با حذف همزه ی "اعضا" به صورت "بنی آدمعضای" خوانده می شود.
٢- در خط عروضی باید حرکت حروف صداردار کوتاه را گذاشت و لازم به یادآوری است که حرکت ها مانند حروف صدادار بلند همیشه دومین حرف هجا هستند.
اِی چَشمُ چِراغِ اَهلِ بینش / مَقصودِ وُجودِ آفَرینِش
روشن است کلماتی مانند "تو" ، "دو"  و "و" ربط (عطف) و به صورتی که تلفظ می شوند باید نوشته شوند. یعنی به صورت "تُ " ، "دُ " و  " �ُ- ". معمولن واو عطف در شعر به صورت ضمه تلفظ می شود، مانند" من و او "  که به صورت " منُ او " تلفظ می شود.
۳- حروفی که در خط فارسی هست اما تلفظ نمی شود، در خط عروضی حذف می شود. مثلن کلمات "خویش"،  "خواهر" ، "نامه" ، و "چه" به صورت "خیش"، "خاهر"، "نام  ِِ" و "چِ ِ " در خط عروضی نوشته می شوند.
هرچ ِِ بر نفس خیش نَپسَندی / نیز بَر نَفس دیگَری نَپَسَند
٤-  پیش از این گفتیم که حرف صدادار بلند دومین حرف هجاست، لذا حرف های "و" ، "ا" و "ی" فقط هنگامی که دومین حرف هجا باشند، صدادار هستند و دو حرف به شمار می آیند. مثلن در کلمات "کو" ، "سار" ، "ریخت". ولی در کلمه ای مانند "نُو" که دومین حرفش ضمه (حرف صدادار کوتاه) است، حرف "واو" بی صدا است چون دیگر حرف دوم هجا نیست.
قاعده ی دو - تقطیع:
تقطیع یعنی تجزیه ی شعر به هجاها و ارکان عروضی.

منظور از تقطیع هجایی و تقطیع ارکانی مشخص کردن هجاهای شعر اعم از کوتاه، بلند و کشیده، سپس جدا کردن هجاها و نوشتن شعر به خط عروضی و سرانجام مشخص کردن مرز دسته هجاهای تکرار شونده با  / است.

دقت کنید که به تعداد حرف های صدادار هجا وجود دارد. هجای کشیده را نیز به یک هجای بلند (سه حرف نخست) و یک هجای کوتاه (یک یا دو حرف بعد) تقسیم می کنیم.
تقطیع هجایی و ارکانی:
علامت هجای دو حرفی (کوتاه) "  U" است.
علامت هجای سه حرفی (بلند)  " __ "است.
علامت هجاهای چهار یا پنج حرفی (کشیده) "  __ U" است.
نخست شعر را به خط عروضی می نویسیم. به عنوان مثال شعر :
ای ساربان آهسته ران کارام جانم می رود
وان دل که با خود داشتم با دلستانم می رود
در خط عروضی به این شکل در می آید:
اِی سا رِ با آ هِس تِ را کا را مِ جا نَم می رَ وَد

ای (__) سا (__) رِ (U) با (__) آ (__) هِس (__) تِ (U) را (__) کا (__) را (__) مِ (U) جا (__) نَم (__) می (__) رَ (U) وَد (__)
که مرتب آن می شود:

__ __ U __  / __ __ U __ /  __ __ U __ /  __ __ U __
هجاهای مصراع شعر بالا را اگر سه تا سه تا از هم جدا کنید، خواهید دید که هیچ نظمی نخواهد داشت، ولی اگر چهار تا چهار تا جدا کنید می بینید که دارای نظم می شود، که از تکرار  __ __ U __  تشکیل شده است.
ارکان عروضی:
وقتی هجای شعری را به اجزای چهار تا چهار تا یا سه تا سه تا و یا غیره جدا کردیم به شکلی که نشان دهنده ی نظمی در آن ها باشد. ساده تر ان است که به جای آن که بگوییم وزن فلان شعر از دو هجای بلند و یک هجای کوتاه در چهار بار تکرار تشکیل شده است، نام ارکانی ان را بگوییم.
به عنوان مثال در شعر بالا که تقطیع کردیم و از چار بار تکرار __ __ U __ تشکیل گردید، به جای آن که بگوییم این شعر دارای دو هجای بلند در آغاز و یک هجای کوتاه و در پایان یک هجای بلند دیگر  است که چهار بار تکرار می شود، بگوییم از رکن "فاعلاتن" است.

ارکانٍٍٍ عروضی، مدل "افاعیل" را به وجود می آورند و تمام این ارکان بر مبنای ۳ حرف ف و ع و ل ساخته می شوند.

مهم ترین ارکان عروضی بر حسب تعداد هجا به قرار زیرند:

نوع

نوع هجا

رکن عروضی

یک هجایی

_

فَع

دو هجایی

U  _

_  _

فَعَل

فَع لَن

سه

هجایی

_  _

_  U  _

U  _  _

_  _  _

U _  _

فعلُن

فاعَلَن

فعولن

مفعولن

مفعولُ

چهار هجایی

_    U   _   _

_  U  _   U

U  U  _ 

این صفحه را به اشتراک بگذارید

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:

نوشته شده در تاريخ دو شنبه 23 آبان 1390برچسب:, توسط محمد |